Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄ƷN@sT@r@NƸ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ

به اخر خط رسيده بودم بايد بهش ثابت ميکردم که دوستش دارم

خيلي عصباني بودم گفت اگر دوستم داري رگتو بزن

گفتم مرگ و زندگي دست خداست

گفت ديدي دوستم نداري

خيلي بهم بر خورد تيغ را برداشتم و رگمو زدم

وقتي تو اغوش گرمش جان ميدادم اروم زير لب گفت اگر دوستم داشتي چرا تنهام گذاشتي...

خو راست میگه دیگه.....چرا تنهاش گذاشتی؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, ساعت 20:40 توسط نسترن |